جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه چاره شناس: (تعداد کل: 1)
چاره شناس
[رَ / رِ شِ] (نف مرکب)شناسندهء چاره. علاج شناس. معالج. آنکه درمان و علاج دردی یا مرضی داند و شناسد :
چون شد آن چاره جوی چاره شناس
باز پس گشت با هزار سپاس.نظامی.
چون شد آن چاره جوی چاره شناس
باز پس گشت با هزار سپاس.نظامی.
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.